خانه دوست کجاست

من دلم می خواهد
خانه ای  داشته باشم پر دوست
کنج هر ديوارش
دوستهايم بنشينند آرام
گل بگو گل بشنو

هرکسي مي خواهد
وارد خانه پر عشق و صفايم گردد
يک سبد بوي گل سرخ
به من هديه کند

شرط وارد گشتن
شست و شوي دلهاست
شرط آن داشتن
يک دل بي رنگ و رياست

بر درش برگ گلي مي کوبم
روي آن با قلم سبز بهار
مي نويسم اي يار
خانه ي ما اينجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
"خانه دوست کجاست؟ "

کولی

اگه نتوني با برنامه ريزي از وقتت درست استفاده کني
اگه نتوني از سرمايه ات به نحو احسنت بهره بگيري
یا اگه نتوني از داشته هات لذت ببري

ديگران شاید این فرصت رو برای خودشون کنن.

هدفمند سازی

چند وقت پيش تسمه فن ماشين شروع کرد به صدا دادن. کمي شل شده بود. با اينکه سفت کردنش کار چندان سختي نبود پشت گوش انداختم. تا اينکه يه روز که داشتيم توي شهر مي گشتيم، پاره شد و من متوجه اون نشدم. اين باعث شد آب رادياتور به جوش بياد. وقتي فهميدم که ماشين خودش ايستاد. صبر کردم تا کمي خنک شه و دوباره با همون وضعيت ادامه دادم تا به خونه برسم. وسط راه چند باري مجبور شدم بايستم تا ماشين خنک بشه. خونه که رسيديم سريع تسمه رو عوض کردم ولي خبر نداشتم که توي اين ماجرا ترموستات خراب شده. اينو وقتي فهميدم که بعد از تعويض تسمه و چند بار هواگيري همچنان جوش مي آورد. بردمش تعميرگاه تا ترموستات عوض کنم. آقاي تعميرکار گفت واشر سر سيلندر هم سوزوندي. راست مي گفت هيچيش نمونده بود
کلي پياده شده بودم. بگذريم که ناشي بودن آقاي تعميرکار باعث شد تا روکش سيم کلاچ هم بسوزه. تقصير خودم بود . بايد به صداها بيشتر اهميت مي دادم.

زمستان

make a gif

هوا که سرد می شود، سردی رخنه می کند.
چارچوب بدن شروع می کند به لرزیدن. کز می کند گوشه ای.
نه انگیزه ای 
نه شوقی
نه حالی
خوشا به حال آنی که سردی در گرمای خاطرتش اثر نمی کند.

. . .
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آگین
زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است
(م. امید)

دسته گل

 make an avatar

روزهایی که عصرش مستقیم باید برم دانشگاه ، صبح با ماشین میام سر کار. (الباقی روزها با سرویس داغون شرکت) هفته پیش صبح که زود هم بیدار شده بودم کلی دنبال سوییچ ماشین گشتم. از خانمم پرسیدم: کلیدو ندیدی. گفت دست رضا بود ، داشت باهاش بازی می کرد.

خلاصه بعد از کلی جستجوی روزانه توی هر سوراخ ممکنی و دربست رفتن به این طرف و اون طرف، آخرش تسلیم شدم و کلید ساز آوردم و مشکل حل شد.
با اینکه خیلی دوست داشتم پیداش کنم و هرجا چشمم دنبالش بود (حتی بقالی سر کوچه) الان غصه ام گرفته نکنه کلید پیدا بشه