چند وقت پیش یکی از همکاران بیماری مادرش را بهانه کرد. یک ماهی مرخصی گرفت و نیامد. با اینکه زمزمه هایی بود ولی چند هفته ای گذشت تا اینکه کاشف به عمل آمد که رفته و در جای دیگری مشغول به کار است. مرخصی اش که تمام شد آمد و استعفا داد. بگذریم که هنوز هم برای تسویه حساب مشکل برایش ایجاد شده سر همین جریان.
حالا ما مانده ایم و یک دل پر از اضطراب که اگر خدای ناکرده، زد و مادر عزیزمان مریض شد و ما مجبور شدیم چند روزی مرخصی بگیریم ، کسی آیا فکر نخواهد کرد که چقدر ما داریم راست می گوییم ؟
کاش از چیز دیگری به عنوان بهانه دروغ گویی استفاده می کرد این همکارما
حالا ما مانده ایم و یک دل پر از اضطراب که اگر خدای ناکرده، زد و مادر عزیزمان مریض شد و ما مجبور شدیم چند روزی مرخصی بگیریم ، کسی آیا فکر نخواهد کرد که چقدر ما داریم راست می گوییم ؟
کاش از چیز دیگری به عنوان بهانه دروغ گویی استفاده می کرد این همکارما