مرز خشکی و آب همچنان به دور دست ها کشیده می شود.
اندوهگین تر از ماها
بلندی هایی که دیری نخواهد کشید از دل دریاچه سر برآرد
شاید برای من و امثال من دریاچه ارومیه برای مدتی دل نگرانی باشد، برایش کمپین تشکیل دهیم و نامه به این آن بزنیم، با این حال پس از مدتی و با ورود بحث های جدید و داغ - که البته کم هم نیستند- برایمان به فراموشی می رود. ولی مردمان آنجا، آنهایی که هرروز، هر هفته یا حتی هر از گاهی از کنار ش می گذرند چه غم و چه دردی برایشان دارد.
پ ن : امروز صبح یکی از دوستان ارومیه ای کلی عکس ناراحت کننده از دریاچه برایم فرستاد که خودش همین چند روز پیش گرفته بود.
2 نظرات:
ما برای نسل بعد هیچ میراثی نداریم که به جا بذاریم. نه موهیت طبیعی و نه تاریخی مصنوع و نه فرهنگ و ادب پارسی و نه ...
امروز هم مطابق عادت سر زدم باز هم "برای دریاچه ارومیه" بود .نمی دانم شاید قدم من نحس بود که از روزی که این وبلاک را لینک کردم .بجز سکوت چیزی ندیدم. انگار چیزی که نمی نویسید چیزی هم نمی خوانید.دیگر کامنتی هم از شما نگرفتم.به هر حال امید که سلامت باشید.
ارسال یک نظر