نياز به سفارش و يادآوري ندارد. اصلا اگر در خانه ميوه نباشد، يک جاي کار انگار مي لنگد. خيابان هاي اطراف را یک دور که ميزني مي بيني چطور ماشين هاي پر از ميوه را که به انتظار نشسته اند.
خیار و گوجه کيلويي چهارصد. طالبي سه کيلو هزار. هندوانه و هلو و زردآلو هم همينطور. اينسو و آنسو را که گشت ميزني انگار اوضاع بر وفق مراد باغداران و صيفي کاران است. ولي پاي صحبتشان که بنشيني يک دل سير درددل مي شنوي. آدم می ماند خوشحال باشد یا ناراحت. می گویند سالهای قبل تر صادرات میشده و امسال کمتر و محدودتر. اینطور شده که اغلب محصولاتشان سرازیر شده توی هر کوچه و خیابان.
1 نظرات:
متاسفانه باغها آتش گرفته. آتش که شاخ و دم ندارد دارد؟ و کشاورزان بر خاکستر نشسته اند.
ارسال یک نظر