روزهایی که عصرش مستقیم باید برم دانشگاه ، صبح با ماشین میام سر کار. (الباقی روزها با سرویس داغون شرکت) هفته پیش صبح که زود هم بیدار شده بودم کلی دنبال سوییچ ماشین گشتم. از خانمم پرسیدم: کلیدو ندیدی. گفت دست رضا بود ، داشت باهاش بازی می کرد.
خلاصه بعد از کلی جستجوی روزانه توی هر سوراخ ممکنی و دربست رفتن به این طرف و اون طرف، آخرش تسلیم شدم و کلید ساز آوردم و مشکل حل شد.
با اینکه خیلی دوست داشتم پیداش کنم و هرجا چشمم دنبالش بود (حتی بقالی سر کوچه) الان غصه ام گرفته نکنه کلید پیدا بشه
خلاصه بعد از کلی جستجوی روزانه توی هر سوراخ ممکنی و دربست رفتن به این طرف و اون طرف، آخرش تسلیم شدم و کلید ساز آوردم و مشکل حل شد.
با اینکه خیلی دوست داشتم پیداش کنم و هرجا چشمم دنبالش بود (حتی بقالی سر کوچه) الان غصه ام گرفته نکنه کلید پیدا بشه
4 نظرات:
متأسفم كه بايد نا اميدت بكنم و بگم در نهايت تأسف مطمئن باش به زودي پيدا ميشه.
دي!
خیلی نامردیه اگه پیدا بشه
آقاجان شما اگر عملیات جستجو را قبل از این که کلیدساز بیاری، می سپردی دست همین وروجکتون حتم دارم هم کلید را پیدا می کرد هم کلی وسایل دیگه که فبلا گم شده بودن،هم کلی چیزای دیگه که اصلا گم نشده بودن!!!
زاغچه جان بحث بر سر كموكيف عمليات جستجو نيست .يك قانون ساده مورفي است.
چون براي يك وسيله جايگزين پيدا كرده اي ، حتما پيدا ميشه! مگر اينكه خدا خيلي آقا محسن و پسر گلشون رودوست داشته باشه كه نخواد آزارشون بده.
اگرم پيدا بشه مهم نيست . بلاخره يك كليد يدك هم لازمه
ارسال یک نظر