انتخاب برتر

 فرض کنین بازرس اومده و می خواد بازرسی کنه. شما هم دارید همراهیش میکنین.
حالت اول:
بازرس: مهندس این خط ها چیه کشیدن رو مهره ها؟
شما: کدوما مهندس؟
اینا ها، اینا. این قرمزا
آها اونا
آره
خب خط تورک دیگه. چطور مگه
خط تورک یعنی چی؟!. میشه یه کم توضیح بدی
..... خب پیچها رو .....(به مدت نیم ساعت توضیح کلی وجزیی)
آها، که اینطور، چه باحال. پس، میگی اون تورک متر رو بیارن چند تاشو چک کنیم.
خواهش میکنم
.. . . (به مدت نیم ساعت در پی تورک متر بیکار+ تورک زدن 52 پیچ و مهره کوچیک و بزرگ)
حالت دوم:
بازرس:مهندس این خط ها چیه کشیدن رو مهره ها؟
شما:چیزه مهمی نیست مهندس. بیخیال

1 نظرات:

Unknown گفت...

سلام
نمی دونم چرا اما بدجور از پیچیون حال میکنم. این تنها هنری که خداد در درونم هست. دست خودمم هم نیست اما خوب می تونم بپیچونم.
ولی خوب تو هم واسه خودت استادی تو اون مدتی پیشتون بودم دیگه میدونم کی چطوریه
پیام:سمبل یک آدم زرنگ که 1/13456 بیرونه بقیه شم که خدا میدونه کجاس
مهدی:از فرط سادگی داره محو میشه
گلرنگ:شور حسینی. تو مایه های نخل(خودش میدونه)
طاهری: بود و نبودش فرقی نداشت اما وقتی بود هی
رضا:مهد غرغر و شکایت
عندلیب:برای من غیر قابل قضاوت
حسنی:خدای توقع و شکایت(خدا تو فینال تست در و تخته رو خوب بهم جور کرده)
جعفر: دودره اعظم(البته اگه بهش توجه کنی از توش یه چیزی در میاد)
فضلی: واویلای اعظم.سمبل یک مازندرانی که خودش از درون داغون بود و دیگران رو از بیرون متلاشی می کرد.